«قصه ننهعلی» را به مادران پیشنهاد ندهید!
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۴۰۰۷
در حال نگارشش بود و بهدلیل حواشی قصه این سوژه بکر، جوش گیر و گورهای ممیزیها و ارشاد را میزد. کمی هم نگران ناشرش بود. امسال که شنیدم نشر حماسهیاران (ناشر کتاب تنها گریه کن) کتاب «قصه ننهعلی» را چاپ کرده، خیلی خوشحال شدم. وقت را تلف نکردم. حتی در این حد طاقت نیاوردم که به نویسنده بگویم برایم امضا کند و بفرستد! اولین کتابفروشی که رسیدم، کتاب را خریدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تو داری از حال میری حالا چه وقت کتاب خوندنه!
بیارید! دوای من کلمه و کاغذه! مخصوصا از این جنس!
دلم تاپ تاپ میزند برای زندگی مادران شهدا! مخصوصا اگر بفهمم کمی حاشیهدار است! یعنی در آن زندگی باشد! زندگی واقعی، بدون روتوش و سانسور! مخصوصتر نویسندهاش رفیق هم باشد! نور علی نور است!
حریفم نشد و برایم آورد. چشمهای دو برادرم داد میزد: «این بشر بیشتر دیوانه است تا مریض!»
در پیشگفتار، نویسنده خاطره آشناییاش با ننهعلی را میگوید که هممحلهای با هم درمیآیند و کلید اولین مصاحبه میخورد. در همان شروع کار، راوی آب پاکی را روی آقامرتضی، نویسنده میریزد:
خیلیا به قصد نوشتن خاطرات بچههام و ساختن فیلم، پا گذاشتن به این خونه اما رفتن و پشتسرشون رو هم نگاه نکردن. شما هم...
این نویسنده جوان هم اعتراف کرده به خاطره این سوژه خاص مثل بقیه بیخیال شده است:
نباید این بخش جنگ را با صدای بلند فریاد زد. از قدیم گفتهاند سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند! کلی سوژه و موضوع بیدردسر زمین مانده؛ یکی را انتخاب میکنم و بدون استرس مینویسم. رفتم و پشتسرم را هم نگاه نکردم.
همین ابتدای کتاب جذب شدم تا ادامه دهم. فصل اول انگشت به دهان ماندم. تا حالا چنین مادر شهیدی نه دیده بودم، نه شنیده و نه خوانده بودم! هاج و واج مانده بودم! مگه داریم؟ مگه میشه؟! جلوتر که رفتم، درد و رنج روحیام نیز به دردهای تنم اضافه شد. هی جلوتر میرفتم تا شاید قصه روحیهبرانگیزتر و امیدوارکنندهتر شود اما نشد که نشد. به خودم که آمدم، فهمیدم این خودش عین امید است، عین روحیه است، عین استقامت است. «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.» بهکلی نگاهم نسبت به کتاب عوض شد. کل خانواده با تعجب به من نگاه میکنند.
انگار یک خوره میدیدند که با چشمهایش کتاب را میجود. کل وجودشان علامت سؤال شده بود که این چه کتابی است که حاضر نیست دست از آن بردارد! واقعا دوست نداشتم کنار بگذارمش اما چاره چیست که برقها خاموش شد، گوشیام هم روی شارژ بود و از نورش نمیتوانستم استفاده کنم.
صبح سردردم آرامتر شده بود، ولی گلودرد هنوز اذیتم میکرد. با معجون آبلیمو و عسل صبح را شروع کردم و باز «قصه ننهعلی» در دستم جای گرفت. بیصبحانه و چای تا قبل از نماز ظهر که کل کتاب را تمام کردم.
خدا را صدهزار مرتبه شکر کردم که با ظهور چنین آثاری، خاطرات دفاعمقدس از روال خشک و کلیگوییهای مرسوم در حال خروج است؛ شاید شاهد انقلابی دیگر در عرصه ادبیات پایداری هستیم که نسل جوان سردمدار آن هستند. نسلی که جنگ را ندیدند، ولی میتوانند برای جنگ قلم بزنند. برعکس کسانی که جنگ را دیدند ولی هنر بیان و روایت ندارند، فکر میکنند صرف تجربه زیسته کافی است و بدون هیچ علم، مطالعه و تمرینی خودشان را نویسنده مینامند!
بحث در مورد جنگی است که شاید در دل خانوادهها بیشتر ظهور و بروز داشته است. جنگی که شهرها و خانوادهها را بیشتر درگیر کرد، ولی کسی از آن دم نزد و سالهای سال مورد غفلت قرار گرفت، باز هم رهبری باید گوشزد میکردند تا اهالی فرهنگ و هنر به خودشان بیایند و ایده بگیرند. در همین سخنرانی اخیر، حضرت آقا چندین و چندبار تاکید کردند زندگینامه همسران و مادران شهدا را بخوانید. اگر نخواندید، بخوانید.
خود من دغدغه و تاکید رهبری را نسبت به خانواده شهدا متوجه نمیشدم. جمعه صبحی در دعای ندبه فاطمیون شرکت کردم. در آنجا راوی جوانی که خود مدافع حرم بود، روی صحبتش متوجه پدر و مادر شهدا بود که بیشتر جمعیت دعای ندبه را هم ایشان تشکیل داده بودند. بعد از آن حمیدآقا صدوقی که خود از رزمندگان دفاعمقدس است از بین جمعیت بلند شد و شروع به خطابه کرد؛ گل کلامش این بود که پوز دشمن را رزمندگان به زمین نزدند، بلکه مادران شهدا این کار را کردند.
رزمنده در میدان عمل کاری نکرده، رسالت اصلی را آن مادر انجام داده است، دشمن هم از مادران شهدا شکست خورده و میخورد و از آنها ترس و واهمه دارد. در دلم گفتم این حرفها را برای دلخوشی این جوان ازدستدادهها میزند. مخصوصا در این مکان که اکثرشان خانواده شهدای مظلوم مدافع حرم فاطمیون هستند. جرأت و جسارت این را نداشتم به زبان و به رویش بیاورم تا اینکه همان شب «قصه ننهعلی» آمد جلوی دیدگانم که همه بافتههای ذهنیام را پنبه کند. ذهنی که در سری پردرد قرار گرفته بود!
«قصه ننهعلی» فقط آمد تا ثابت کند مادران شهدا برای فرزندانشان حاضرند هر روز جانشان به لبشان برسد، ولی لب به شکایت باز نکنند. هر روز زخم زبان بشنوند ولی زبان به دهان بگیرند. هر روز خوندل بخورند، ولی سفره دلشان را برای هرکس و ناکسی باز نکنند. ننهعلی قهرمان مهربان من است که قصهاش تا ابد برایم میماند و قصهاش شاید شرح ماوقع ناگفتههای جنگ است.
دوست ندارم پیرنگ و تعلیق کتاب را اسپویل کنم یا ایرانیزهاش، لو بدهم، فقط در همین حد بگویم که این اثر گوشهای از واقعیتهای جنگ را به ما نشان میدهد و این را به رخ ما میکشد که همه خانواده شهدا، علیهالسلام نیستند؛ بعضیهایشان ممکن است علیه اسلام هم باشند. لطفا خانواده محترم و معزز شهدا از این کلام من دلخور و دلگیر نشوند. این اثر را بخوانند تا متوجه منظورم شوند. پیشنهاد میکنم این کتاب را به مادران پیشنهاد ندهید! خودتان اول بخوانید، شاید با من همعقیده شوید.
منبع: ضمیمه قفسه کتاب روزنامه جامجم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کتاب مادران پیشنهاد مادران شهدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۴۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعالیت بیش از ۸۵۰ نفر ماما در استان کرمانشاه
شیوا کاظمی، مسئول دفتر مامایی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با گرامیداشت ۱۷ اردیبهشتماه روز جهانی ماما با شعار «نقش ماما در نجات محیط ریست»، گفت : در کشور ایران به دلیل مشکلاتی که از نظر پیری جمعیت داریم این شعار با عنوان «هر ماما، یک سفیر جوانی جمعیت» اعلام شده است.
وی ادامه داد: وزارت بهداشت عهدهدار بیش از ۶۰ درصد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است که عمدهترین این نقشآفرینی توسط ماماها اجرا میشود.
مسئول دفتر مامایی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با بیان اینکه بهترین کُنشگران جوانی جمعیتی ماماها هستند، افزود: هدف از نامگذاری این روز به نام ماما بیان توانایی و نقش حرفه مامایی در ارتقای سلامت مادران و نوزادان است.
وی در رابطه با ترویج زایمان طبیعی و کاهش سزارین، تصریح کرد: براساس ماده ۵۰ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور سالانه باید ۵ درصد زایمانهای سزارین را کاهش دهند.
کاظمی در مقایسه زایمان طبیعی و سزارین، گفت: سزارین سبب محدود شدن تعداد بارداریها میشود، مادران سزارینی ۲ نهایتا ۳ تا بچه میتوانند باردار شوند، اما زایمان طبیعی محدودیتی برای بارداری ندارد، لذا لازمه جوانی جمعیت ترویج زایمان طبیعی است.
وی خاطرنشان کرد: یکی از کارهای صورت گرفته برای تشویق مادران برای زایمان طبیعی استفاده از ماما همراه است.
مسئول دفتر مامایی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه اظهار کرد: مامای همراه، مامایی تحصیلکرده است که اصول زایمان بدون دخالت پزشکی را با گذراندن دورههای آمادگی زایمان و روشهای کاهش درد را فرا گرفته و به مادران باردار خدمات متناسب با شرایط آنها ارائه میدهد.
وی اضافه کرد: ماما همراه از هفته ۲۰ تا ۳۷ حاملگی به مادر باردار در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای با ارائه آموزشهای لازم خدمات ارائه میدهد و در صورت تمایل مادر میتواند بعد از این مدت هم به فعالیت خود ادامه دهد.
کاظمی خاطرنشان کرد: در بیمارستانها، مامای همراه میتواند همراه مادر در اتاق زایمان حاضر شوند و به او در زایمان کمک و پشتیبانی دهد، اگرچه مامای همراه اجازه دخالت در فرآیند زایمان را نخواهد داشت.
کاظمی با بیان اینکه ۴۰ ماما در این طرح مشارکت دارند، تصریح کرد: تمامی ماماهای شاغل در بیمارستان و بهداشت در این زمینه آموزش دیدهاند که مادران باردار در صورت تمایل میتوانند و با مراجعه به خدمات مشاوره مامایی درخواست ماما همراه کنند.
وی گفت: بیش از ۸۵۰ نفر ماما در استان در سه حوزه آموزش، بهداشت و درمان مشغول به فعالیت هستند که تعدادی در بخش خصوص به عنوان ماما مطبدار در حال فعالیت هستند.
باشگاه خبرنگاران جوان کرمانشاه کرمانشاه